مِعماری یا مهرازی، فرایند برنامهریزی، طراحی و ساخت ساختمانها و دیگر سازهها میباشد.معماری را همچنین میتوان هنر و علم طراحی ساختمانهایی در نظر گرفت که در آن ویژگیهایی از قبیل زیبایی، هندسه، قدرت عاطفی و معنوی، محتوای هوشمندانه و پیچیدگی، کیفیت ساخت، راحتی، مصالح بادوام و دلپذیر، رنگآمیزی و تزئینات، آرامش و پویایی، تناسب و مقیاس خوب در نظر گرفته شدهاست.
معماری شیوه طراحی و روش ساخت و ساز ساختمانها و دیگر سازههای کالبدی است.معماری و دیگر رشتههای علمی طراحی در پیوند با آن، مانند طراحی شهری، معماری منظر، طراحی داخلی و … در کنار هم، طراحی محیط را بهوجود میآورند. گستردگی و گوناگونی بهوجود آمده در آثار معماری معاصر و ناسازگاری که گاهی، میان آنها دیده میشود؛ نشان از گمشدگی تعریف روشن معماری، در صد سال گذشته دارد.
معماری سراسر بستر بیرونی زندگی بشر را در بر میگیرد. امروزه این قلمرو، از شهرسازی گرفته تا معماری و طراحی صنعتی، تحت کنترل معماران است. این اندیشه که کار معماری، طراحی مصنوعات (ساختمانها) است؛ در جامعه ای معنا دارد که تدارک سیمای شهر، بخشبندی شده و سلسله مراتبی باشد. در این چشمانداز، روابط معماری و سیاست، باید که از بیخ و بن دگرگون شود. معماری، بخشی از سیاست است.
معماری به عنوان تصور، طراحی، درک و ساختن (با توجه به شرایط) شناخته میشود.این شرایط ممکن است که در ذات خود کاملاً کارکردی بوده یا به درجههای گوناگونی بازتاب شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پروژه باشند. چشمداشت ما از معماری، به سان یک هنر، چیزی بیش از پاسخگویی به برنامههای کارکردی ساختمان است. تجلیات کالبدی معماری، با کنشهای انسانی سازگار است و شیوه سازماندهی و انتظام فرم و فضاها در معماری، میتواند که تلاشها را به ثمر رسانده، به استخراج پاسخها کمک کند و معانی را انتقال دهد. هیچگاه نظریههای طراحی محیط، از یافتههای رشتههای علمی دیگر و مبانی که برای شناخت ویژگیهای محیط و چگونگی کارکرد آنها فراهم میآورند؛ بینیاز نبودهاند. به ویژه این نیاز، در مورد ادعای طراحان، در زمینه اثر طراحی بر زندگی مردم، بیشتر صادق است.
مارکوس ویترویوس: معماری دارای سه خصوصیت استحکام، سودمندی و زیبایی است و این سه خصوصیت سه ضلع مثلث معماری است.
ویکتور هوگو : معماری ایدههای بزرگ انسانیت را در برگرفته است نه فقط سمبل هر دینی، بلکه تفکر هر انسانی یک برگ از این کتاب وسیع را شامل میشود.
لوکوربوزیه : بازی هوشمندانه احجام، زیر نور و سایه ها است و در جای دیگر میگوید معماری آن چیزی هست که قلب مرا می لرزاند؛ وی در تعریف اول به جنبه های بیرونی و فیزیکی اشاره دارد و در دومی به شور و هیجانی که از قرار گرفتن در فضای معماری به واسطه جنبه های زیبایی شناختی ایجاد میشود تاکید میکند.
میس وندر روهه : معماری چیزی جز تمنای زمان برای فضایی زنده، متغیر و جدید نیست؛ درست است که معماری بر روی حقایق مسلم بنا گردیده است اما زمینه کار اساسی آن تسلط معانی است. معماری ارادۀ زمان است که به فضا تبدیل شده است.
آلوار آلتو : معماری علم نیست؛ فرایند ترکیبی عظیمی است که هزاران کارکرد معین انسانی را با هم تلفیق میکند و همان معماری باقی میماند. نسبت آن ایجاد هماهنگی میان جهان مادی و زندگی انسانی است.
ژاک دریدا : معماری با فلسفه همراه است و کوششی است برای آن که پیوند بین خود و فلسفه را استوار سازد و آن را قابل تصور نماید.
پیتر دیوید آیزنمن : معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی ما باشد و آنچه که در امروز ما ، مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی ما است.
منوچهر مزینی : در کتاب عرصه های زندگی خصوصی و زندگی جمعی به جانب یک معماری انسانی، عواملی که باعث خلق زیر ساخت و پایه گذاری معماری میشود را مورد بررسی و توجه قرار داده است و این عوامل که بر معماری اثر گذار هستند به پنج عامل متفاوت دسته بندی میشوند:
معماری نوسنگی، معماری دوران نوسنگی است.مردم دوران نوسنگی در سرزمین شام، آناتولی، شمال بینالنهرین و آسیای میانه بناهای بزرگی بودند و از آجر برای ساخت خانه و دهکدههای خود استفادهمیکردند. در کاتالهویوک (مکانی در ترکیه امروزی)، خانهها گچکاری و رنگ شده بودند و با صحنههایی از انسان و حیوان تزیین شدهبودند. در فرهنگ نوسنگیِ مردم مالت در اطراف دریای مدیترانه، مردم در معابد مگالیتک به پرستش میپرداختند.
در اروپا، «خانههای بلند» از اندود و ترکه ساختهشدهبود. مقبرههای دارای تزئینات برای مردگان بناشدهبود. این مقبرهها اختصاصاً در ایرلند زیاد هستند. جایی که در آن چندین هزار مقبره از این دست در آن هنوز موجود است. مردم نوسنگی در بریتانیا پشتههای بلند و تالارِ مقبره برای مردگانشان و اردوگاههای کازوید و هنگهایی برای معادن سنگ چخماق و یادمانیهای کرسیوس میساختند.
معماری نوسنگی
معماری خاورمیانه
معماری مصر:
طی ۱۰ هزار سال تمدن مصر باستان که در دره نیل واقع شده یکی از شاخصترین تمدنهای زمانه خود است. حتی امروزه آثار معماریی مانند مجسمهٔ ابوالهول و اهرام جزو میراث فرهنگی یونسکو محسوب میشوند. از ۵۵۰۰ تا ۲۸۰۰ سال قبل، فرمانروایان قدرتمند مصر بناهای عظیم و شگفتانگیز زیادی از جمله اهرام، آرامگاهها و معابد زیادی در مصر ساختند که تا امروز پا برجاست. این بناها مانند اهرام جیزه نه تنها ابتدایی نیستند، بلکه معماری بسیار پیچیده و حیرتانگیزی دارند که هنر معماری و علم مهندسی سازندگان آن را اثبات میکنند. مصالح ساختمانی که مصریها از آن استفاده میکردند عمدتاً انواع سنگ معدن و سنگ گرانیت بودهاست که با قایقهای عظیم از طریق رود نیل به مصر آورده میشدهاست. از جمله بناهایی که از معماری شگفتانگیزی برخوردارند میتوان به دره شاهان و معبد حتشپسوت اشاره کرد.معماری مصر باستان را منتقدان معماری به چندین روش دستهبندی کردهاند.
دستهبندی بر پایه مصالح
دستهبندی بر پایه دوره تاریخی
معماری ایرانی:
کلیه بررسیها و کاوشهای باستانشناسی حکایت از آن دارد که سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم قبل از میلاد میرسد. از آن زمان تاکنون پیوسته این هنر در ارتباط با مسائل گوناگون، به ویژه علل مذهبی، توسعه و تکامل یافتهاست. معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است:
وجود ایوان یا رواق در ساختمان
استفاده گسترده از قوس
باغها، فوارهها و استخرها
وجود گنبد در سازه
تقارن
مقرنس
مشربیه
خوشنویسی
معماری بین النهرین:
معماری بینالنهرین دورهای در تاریخ هنر است که در آن اهمیت نقش برجستهها بیشتر شد، یکی از دلایل این امر آن بود که آشوریان قومی شمالی بودند و سنگ آنجا بیشتر یافت میشد. با این حال از آشور اغلب نقش برجسته باقی ماندهاست و تنها یک مجسمه. آثار دورهٔ آشور هم حالتی اسطورهای دارند و هم حالتی زمینی و به قدرت پادشاهان میپردازند. صحنههای نبرد و جنگ در این دوره مشاهده میشود و نقش برجستهها بسیار شلوغ هستند.
بهطور کلی معماری چین شامل معابد (کنفوسیوسی، لائوتسه، بودایی) پاگودا، قصر، دیوار بزرگ چین، خانه و دیرها، آرامگاهها و معابد صخرهای (غارها) است. معماری چین یگانه سیستم معماری در جهان است که ترکیب بندی چوبی عمده ان میباشد که تجلی بخش عمیق اصول اخلاقی چینیها و دیدگاههای زیبائی، ارزش و طبیعت است.
خصوصیات عمده هنر معماری چین که بر اساس سنن عمیق فرهنگی مبتنی است به قرار ذیل است:
معماری چین:
معماری هندی:
نخستین سکونت هندی ها در هزاره سوم پیش از میلاد در کنار رودخانه سند بود است. تمدن هند از تمدنهای مرده محسوب می شود که این تمدن تا ورود آریایی ها به آن سرزمین به صورت ممتد ادامه داشته است و شکل گیری آن بسیار تاثیر پذیر از بین النهرین بوده است. هجوم های آریاییان را که در حدود ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد آغاز شد علت بروز گسست در هنر و تمدن هندی دانست . دو مرکز مهم گسترش فرهنگ در هند موهنجودارو و هاراپا (پاکستان امروزی) می باشند. در طی صده ششم پیش از میلاد دو دین بزرگ در هند بوده است:
آیین بودا : تاثیر عمیقی به فرهنگ و هنر هند گذاشت که در معماری باعث بوجود آمدن سلسله ستونهای یادبود و مقدس شد.
جین : معماری معابد جین از زیباترین معماری هندی محسوب می شود.
تمدن و معماری هند به سه دوره تقسیم میشود :
پیش از آریایی (دراویدی)
دوره آریایی
دوره اسلامی
1- دوره بیش از آریایی ها
شهر موهنجودارو (Mohenjo-daro)
این شهر اثر بی نظیر و بلامنازعی از دنیای باستان است که متعلق به 5000 ق.م است که به دلیل شهرسازی مدرن و کم نظیر آن به منهاتن عصر برنز شهرت دارد و معماری هند را تحت تاثیر قرار داده است.موهنجودارو به معنای تپه مردگان و در ساحل راست و غربی رودخانه ی سند واقع است. شهر موهنجودارو به 2 قسمت شهر بالا و شهر پایین تقسیم شده است. شهر بالا شامل بنای یادمانی و همگانی می شود و شهر پایین جای زندگی مردم عادی است. در نقشه شهرسازی آن بلوار عظیم شمالی-جنوبی با خیابانهای فرعی شرقی-غربی قرار داشته و منازل مسکونی در کوچههای باریک این خیابانها واقع بودهاست. دو اصل اساسی در طرح منازل رعایت شده است عبارت اند از:
امنیت
آسایش
هاراپا (Harappa)
شهر باستانی هاراپا در پنجاب (پاکستان کنونی) یکی از مهمترین شهرهای تمدن دره ایندوس با 370 هکتار وسعت بود. شهر بین سالهای 2600تا1900 پیش از میلاد آباد بوده است. وقتی انگلیسی ها در حال ساخت راه آهن در این منطقه بودند به آجرهای شهر دست یافتند و از این آجرها در ساخت راه آهن استفاده کردند و که باعث نابود شدن بقایای مانده از شهر هاراپا شد. در سال 2005 یک پارک بر روی سایت باستانی هاراپا در حال ساخت بود که به خاطر کشف بقایای بسیار زیاد اشیای باستانی ساخت پارک متوقف شد و باستان شناسان پاکستانی شهر را حفاری کردند. مهرهای فراوان و آثاری شبیه نوشتار از این شهر بدست آمده که باعث شده برخی باستان شناسان بر این باور باشند که نوعی خط در این منطقه استفاده می شده است.
2- دوره آریایی
آریایی ها دین ودایی را با خود به هند بردند. در این مذهب خدایان متعدد و عناصر طبیعی مورد ستایش مردمان بودند. در سده ششم قبل از میلاد، دو دین بزرگ در هند ظهور کردند، یکی آیین بودا بود که تاثیر بسیار زیادی بر فرهنگ، هنر و معماری هند بر جای گذاشت و باعث بوجود آمدن سلسله ستونهای یادبود و مقدس شد. از معماری هندی پیش از آشوکا چیزی به جز خرابههای موهنجودارو به جای نمانده است. گویا بناهای هندی عصر ودایی و بودایی از چوب بوده و احتمالا آشوکا اولین کسی بود که از سنگ برای مقاصد معماری استفاده کرد. و دیگری دین جین که معماری معابد جین از زیباترین معماری هندی محسوب می شود.
معابد غاری
شروع معماری مذهبی در هند با معابد غاری همراه است. پرستشگاههایی که در دل صخرههای سنگی کنده شده بودند این غارها که به تقلید بناهای چوبی آن دوره ساخته میشدند بناهای تالار مانندی هستند که در اصل در صخرههای سنگی کنده میشدند و در انتهای تالار فضایی برای پرستش به وجود می آوردند نمونه آن غار «لوماس ریشی» مربوط به سده سوم قبل از میلاد در کوه های بربر است.
نمونه هایی از غارها و معابد این دوره:
استوپاها
مهمترین بناهای اولیه مذهب آریایی در معماری هندیان استوپا ها هستند. استوپا ها معابد گنبدی شکل و توپری هستند که از مصالح سنگ و آجر با درهای چوبی نقش دار درست شده و عموماً محل هایی برای نگهداری بقایای (خاکستر) قدیس های بودایی است. نمونه های اولیه استوپاها در ماتهورا و دیگر نقاط به دست آمده، ولی عظمت این گونه بناها را در استوپای سانچی متعلق به قرن سوم قبل از میلاد مشاهده می کنیم.
نمونه استوپاها
3- دوره اسلامی
اولین مرحله از آشنایی هندی ها با اسلام توسط بازرگانان عربی که به سواحل جنوبی هند سفر میکردند باز میگردد. مرحله دوم مربوط به آغاز هجوم سلطان محمود غزنوی در قرن 11 میلادی به کشور هند میباشد ولی از آنجایی که جنگ نمی تواند باعث مودت و دوستی و آمیزش فرهنگی بشود تأثیر چندانی در رسوخ فرهنگ اسلامی به هند و معماری هند نمیگذارد. مرحله سوم مربوط به دو قرن بعد از آن است و آن هم مهاجرت مسلمانان ایرانی به شبه قاره است. این مرحله نقطه عطف آغاز آشنایی وسیع و گسترده فرهنگ و هنر اسلامی در هند است. اوج تجلی هنر اسلامی هند را که هنر «هندو – ایرانی» نامیده می شود، می توان در دوران حکومت مغولان تیموری مشاهده نمود.این شیوه تلفیقی است از معماری هندی (مثلاً استفاده از سنگ برای پوشش و تزیینات) و معماری اسلامی ایران (مثلاً قوس های جناغی و کتیبه ها).
از مهم ترین آثار این دوره میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
قدیمیترین آثار معماری ژاپن، که به دوران پیشاتاریخ بازمیگردد، خانههای سادهٔ گودال شکل و انبارهایی بود، منطبق با شیوهٔ زندگی مردمی شکارچی-گردآورنده. بعدتر، تحت تأثیر معماری در سلسله هان چین که از طریق کره به ژاپن رسیده بود، انبارهای غلات و اتاقهای مخصوص تشریفات دفن مردگان طراحی پیچیدهتری یافتند.
با ورود بودیسم به ژاپن در سده ششم میلادی ساخت معابدی در ابعاد بزرگ و با تکنیکهای پیچیده در به کار بردن چوب رونق گرفت. تحت تأثیر دودمان تانگ و سوئیِ چین اولین پایتخت دائمی ژاپن در نارا بنا شد. خیابانهای شطرنجی نارا بر اساس الگوی پایتخت باستانی چین (شانگ-آن) طراحی شدهاست. به تدریج ابعاد ساختمانها افزایش یافت و به تبع آن واحدهای استاندارد اندازهگیری پیدا شد و اصلاحاتی در طرحبندی کلی ساختمانها و طراحی باغها به وجود آمد. با رواج مراسم چای سادگی و طراحی بیپیرایه، در تقابل با معماری افراطی اشرافی، اهمیت بیشتری یافت.
طی دوران اصلاحات میجی در ۱۸۶۸، دو رخداد مهم تاریخ معماری ژاپن را دگرگون کرد. اولین رخداد جداسازی قانونی کامی و بودا از یکدیگر در سال ۱۸۶۸ بود که بهطور رسمی بودیسم و شینتو را از هم و معابد بودایی را از معابد شینتو مجزا کرد. شکستن ارتباط این دو که بیش از هزار سال با هم پیوند داشتند، مستقیم و غیر مستقیم آسیبهای فراوانی به معماری ژاپن وارد کرد.
معماری باغ گلهای ژاپنی در مجموعه بزرگ باغ بوتانیکال شهر تفلیس
دومین رخداد این بود که ژاپن برای رقابت با سایر کشورهای توسعهیافته، به غربگرایی افراطی رو آورد. در نتیجهٔ این رخداد معماران خارجی و سبکهای خارجی به ژاپن وارد شدند، اما به تدریج ژاپن معماران وطنی را تعلیم داد و سبک ویژهٔ خود را به وجود آورد. معمارانی که از تحصیل در کنار معماران غربی بازمیگشتند سبک بینالمللی مدرنیسم را به ژاپن وارد کردند. با این حال، تنها پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که معماران ژاپنی توانستند در صحنهٔ معماری بینالمللی تأثیرگذار باشند، ابتدا با آثار معمارانی چون کنزو تانگه و بعدتر با جنبشهای تئوریکی مانند متابولیسم.
معماری ما قبل تاریخ ژاپن
معماری ما قبل تاریخ کشور ژاپن از ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح آغاز شد و تا اوایل سده هشتم میلادی ادامه داشت و به سه دوره ی Jomon, Yayoi, Kofun تقسیم میشود. در دوره ی Jomon شاهد نخستین نشانههای معماری در ژاپن هستیم. در این باره میتوان به گودال خانههایی اشاره کرد که محل سکونت بشر شکارچی بودهاند. در دو کشور چین و کره نیز چنین گودال خانههایی مشاهده شدهاند. بشر ما قبل تاریخ شکارچی بود و مهارتهای کشاورزی اندکی داشت . در این زمان شرایط آب و هوایی تأثیر بسیاری بر رفتار انسانها داشت. بشر اولیه سقف خانه ی خود را با علف می پوشاند و برای جمعآوری آب باران کوزههایی را بر روی آن قرار می داد. کف خانه نیز همان کف زمین بود. در اواخر این دوره به دلیل سرد شدن ناگهانی هوا و افزایش بارندگی جمعیت انسانها به شدت کاهش یافت. در این زمان بود که خانههای گرد سنگی ساخته شدند. دوره ی Jomon تا سال سیصدم پیش از میلاد ادامه داشت.
دوره Yayoi به عصر آهن ژاپن گفته میشود و از ۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح آغاز و تا سال ۳۰۰ میلادی ادامه داشت. در این دوره بود که ژاپنیها تحت تأثیر معماری چین با استفاده از ابزارهای فلزی توانستند کف ساختمان خود را از زمین جدا کنند و بالا ببرند.
دوره ی Kofun زمانی است که ساخت استوپا در کشور ژاپن رواج پیدا کرد. استوپا بنایی شبیه به تپه است که از مصالح گل و سنگ ساخته می شده تا پوششی بر آثار مقدس بودا باشد. ساخت معابد بودایی نیز در این دوره رواج داشت. معابدی شبیه به سوراخ قفل در این دوره ساخته می شد. در ساخت این معابد اغلب از توپوگرافی طبیعی زمین بهره گرفته می شد و حجم معابد، حجمی منفی و توپر است به این صورت که حجمی به شکل سوراخ قفل بر روی زمین حکاکی می شد. همانطور که گفته شد این معابد مانند زیگوراتها توپر هستند با این تفاوت که داخل آنها به اندازه ی یک قبر کنده شدهاست و دسترسی به این قبر از طریق شفتی عمودی میسر است. این معابد را به کمک سفال تزیین میکردند. در پایان دوره ی Kofun به دلیل محبوبیت یافتن سوزاندن اجساد توسط بودایی ها، دیگر چنین مقابری ساخته نشد.
معماری آفریقا، مانند سایر جنبههای فرهنگ آفریقا، بسیار متنوع است. در طول تاریخ آفریقا، آفریقاییها سنتهای معماری خود را داشتهاند. در برخی موارد، سبکهای گستردهتر میتوانند شناسایی شوند، مانند معماری سودان منطقه ای از غرب آفریقا. یک تم مشترک در معماری سنتی آفریقایی استفاده از مقیاس هندسی است: بخش کوچکی از ساختار به نظر میرسد مانند قطعات بزرگتر مانند روستای دایره ای ساخته شده از خانههای دایره ای.
معماری آفریقایی همانند سنتهای معماری دیگر جاهای دیگر، از ابتدای دورههایی که شواهدی در دسترس است، به نفوذهای بی شماری اعمال میشود. معماری غربی از اواخر قرن بیستم تاکنون مناطق ساحلی را تحت تأثیر قرار داده و در حال حاضر یکی از مهمترین منابع بسیاری از ساختمانهای بزرگ، به ویژه در شهرهای بزرگ است.
معماری آفریقایی از طیف گستردهای از مواد استفاده میکند. یکی از ساختارهای موجود در ساحل، چوب، گلدان، زمین، و سنگ مورد استفاده قرار میگیرد، با توجه به مواد متفاوت در منطقه: شمال آفریقا برای سنگ و تراشیده زمین، شاخ آفریقا برای سنگ قبر و ملات، آفریقای غربی برای گل / آفریقای مرکزی برای لچ / چوب و مواد فاسد بیشتر، جنوب شرقی و جنوب آفریقا برای سنگ و ساحل / چوب.
نام و شهرت خدایان یونانی مذهب یونانیها یک پدیده طبیعی گسترش یافته بود. خدایان یونانیها شخصیت یافته یک عنصر ویژه بودند یا به عنوان قهرمان شناخته شده بودند و هر شهر یا منطقه اولویتها، مراسم و سنتهای خود را داشت. معبد رایجترین و بهترین نوع شناخته شده معماری عمومی یونان است. معبد عملکرد یکسانی مانند کلیسای مدرن نداشت؛ زیرا منبر زیر آسمان باز در اراضی شهری یا در معبدی مقدس و قبل از معبد قرار میگرفت. معابد به عنوان ذخیره گنجینههای مربوط به آیین چند خدایی قرار میگرفت. معابد به عنوان ذخیره گنجینههای مربوط به آیین چند خدایی قرار میگرفت یا به عنوان مکان باستان بتها بود ولی از زمان فیدیاس به یک کار هنری تبدیل شد. معبد جایی برای زاهدان خدا بود و در آنجا مجسمهها، کلاه خودها و اسلحهها را به عنوان صدقه رها میکردند. فضای داخل معبد یا سلا به عنوان جا خزینه قرار میگرفت و معمولاً یک ردیف دیگر از ستون داشت.
رومیها علاقه به ساختمانهای بزرگ داشتند، بنابراین نیاز به مصالخ سنگین، پایدار، بادوام، خشن و محکم. آنها به علت داشتن سیمان پوزولان که بهترین سیمان در جهان بود موفق به ساخت بناهای مطلوب شدند. رومیها ابتدا تاقهای نیم دایرهای (تاق آهنگ) که از نظر سازهای ایستایی زیادی ندارند را پدیدآورند، سپس با روش مبتکرانهای به تاق مرکب یا متقاطع که عبارت از دو تاق آهنگ عمود بر یکدیگر است دست یازیدند.
تمدن شهرگرای رومی (لاتین) با ساخت سدها، پلها، جادهها، آبراهها، تئاترها، میدانها، حمامهای همگانی، تاقهای پیروزی و سنگفرش راهها آثار ماندگاری در جهان از اسکاتلند تا خلیج فارس بر جای نهاد. با وجود شکوه شکوه بناها و تندیسها که هر امپراتور از خود به جا میگذاشت رم را نمیتوان شهری یکپارچه در نظر گرفت. موانع طبیعی (شهر هفت تپه) و بیتوجهی هر امپراتور به آثار ساخته شده دیگران را میتوان علت اصلی آن بشمار آورد.
امپراتوری روم با ایجاد راهها، قوانین و ارتش توانمند خود، سیستم حمل و نقل سازمان یافتهای را به وجود آورد که سبب پیدایش شهرها شد.
ویتروویوس معمارو شهرساز رومی (سده یکم پ. م) و نویسنده رساله "ده کتاب در باب معماری گاست" که در ارتش روم به فرماندهی ژولیوس سزار خدمت میکرد.
از دیدگاه او نخستین خانهها نمونه برداری از شکلهای طبیعی (پناهگاه، لانهٔ پرندگان و غارها) بودهاند. به نظر او معماری نخستین "هنر و علمی" است که ایجاد شده در نتیجه هنر برتر است. به اعتقاد او معمار باید نظریهپرداز، نویسنده و دارای دانش گسترده باشد. آشنایی از هندسه، پرسپکتیو، قوانین نور، ریاضیات، نجوم، فلسفه، شناخت موسیقی، دانش پزشکی (برای اقلیم و سلامت در ساختمان) و … برای معمار لازم است. از دیدگاه او معماری باید به سه اصل وفادار بماند: ایستایی (ساختمان و مصالح)، کارایی، زیبایی تاریخ روم با تاریخ شهر رم پیوند دارد و به روایت افسانه گونه شهر رم در سال ۷۵۳ پ. م به دستور رمولوس ساخته شد.
از دهه ۱۹۸۰ به بعد که پیچیدگی ساختمانها در زمینههای مختلفی از قبیل سیستمهای سازه ای، انرژی و فناوری افزایش یافتهاست، شاخه معماری به بخشهای مختلفی تقسیم شدهاست. امروزه دیگر سازههای بزرگ نمیتوانند فقط توسط یک شخص خلق شوند بلکه افراد زیادی در طراحی آن نقش دارند. مدرنیسم و پست-مدرنیسم توسط افرادی در تخصص معماری مورد نقد قرار گرفتهاند، با این نگرش که معماری موفق اهداف فردی زیبایی شناختی، فلسفی یا شخصی نیست، بلکه هدف آن باید برطرف کردن نیازهای روزانه افراد باشد و باید از فناوری برای بهبود شرایط زندگی در آن استفاده شود.
ساختمان پایدار تبدیل به یک مفهوم همه گیر شدهاست و تأثیر عمیقی بر معماری گذاشتهاست. بسیاری از توسعه دهندگان تحصیل کرده امروزی، که در تأمین مالی ساخت ساختمانها شرکت دارند، به جای راه حلهای هزینه محور فوری، راه حلهای طراحی دوستدار محیط زیست و پایدار را تشویق میکنند. مثالهای عمده آن استفاده از طراحی سامانه غیرفعال خورشیدی، طراحیهای پشت بام سبز، استفاده از مواد زیست تخریب پذیر، و توجه بیشتر به مصرف انرژی ساختمانها میباشد. این جابجایی عمده در معماری باعث شده تا در دانشکدههای معماری به موضوع محیط زیست بیشتر پرداخته شود. شتاب زیادی در تعداد ساختمانهایی که به دنبال ساخت با معیارهای ساختمان سبز طراحی پایدار هستند، وجود دارد.
بهطور همزمان، جنبشهایی که در شهرگرایی جدید، معماری نمادین و معماری کلاسیک نوین اتفاق افتادهاست نگرش پایدار را از طریق رشد هوشمند، معماری بومی و طراحیهای سنتی تشویق میکند.
در حدود آغاز قرن بیستم، نارضایتی عمومی از تأکید بر معماری احیاگر و جزئیات بسیار، باعث ایجاد بسیاری از خطوط فکری جدید شد که به عنوان پیشروهای معماری مدرن شناخته میشوند. انجمن معماری و هنر آلمان به نام Deutscher Werkbund که در سال ۱۹۰۷ تأسیس شد، یکی از پیشروهای تأثیر گذار بر معماری نوین میباشد که با هدف ساخت اشیای با کیفیت تر ماشینساز تأسیس شد. ظهور حرفه «طراحی صنعتی» معمولاً از اینجا در نظر گرفته میشود.
زمانی که مدرنیسم در معماری شکل گرفت، این کار یک حرکت آوانگارد با زیرلایههای زیبایی شناختی، اخلاقی، فلسفه ای محسوب میشد. بلافاصله پس از جنگ جهانی اول، معماران پیشگام مدرن به دنبال ایجاد سبکی کاملاً جدید و مناسب برای نظم اجتماعی و اقتصادی جدید پس از جنگ بودند که بر تأمین نیازهای طبقات متوسط و کارگر متمرکز بود.
معمارانی مانند میس فن در روهه، فیلیپ جانسون و مارسل برور تلاش میکردند تا زیبایی را بر اساس ویژگیهای ذاتی مواد ساختمانی و روشهای مدرن ساخت خلق کنند و از اشکال هندسی ساده و سنتی، و روشهای جدیدی که انقلاب صنعتی فراهم کرده بود استفاده میکردند، از جمله سازههای فولادی، که باعث شکلگیری برجهای بلندمرتبه شد. توسعه و ساخت طرح سازه لولهای توسط فضل الرحمان خان در ساخت ساختمانهای بلندمرتبه یک دستاورد فنی محسوب میشود.
تاریخ مایاها به سه دورهٔ مهم بخشبندی شدهاست و دورانهای پیشاکلاسیک یا زندگی ابتدایی و دوران کلاسیک یا عصر طلایی و دورهٔ پساکلاسیک یا افول این تمدن را شامل میشود.
پیشا کلاسیک:
قدیمیترین آثار معماری در سرزمینهای پست مایا که تاریخ ساخت آن به روشنی معلوم شده است، در ساختگاه «کوئیو» (Cuello) در شمال «بلیز» یافت شده است. سازهها، که تاریخ ساختشان تقریبا به هزار سال پیش از میلاد باز میگردد، از پلاتفرمهایی کوتاه (کمی بیش از 25 سانتیمتر) از خاک و سنگ تشکیل شدهاند که با کفسازیهای گچی پوشانده شده و با سازههای چوبی کمدوامی که ظاهرا به شکل محراب ساخته میشدهاند تقویت میشدهاند. نقشهی خانههای محرابهای، که هنوز در یوکاتان (Yucatan) مکزیک ساخته میشوند، از دو دیوار بلند موازی تشکیل میشود که در انتها به وسیلهی دیوارهای نیمدایرهای به یکدیگر متصل میشوند.
کلاسیک:
دورهی کلاسیک (250 تا 900 میلادی) نشانگر کمال و اوج هنر والای مایا، و از جمله معماری است. در خلال دورهی کلاسیک، طاقیهای دارای سازههای پشتیبان به صورت گستردهای در ساخت سقف ساختمانها مورد استفاده قرار میگرفت. حجاریها، مجسمههای ساده و اندودهای طرحدار، ساختمانهای این دوره را زینت میدادند. علاوه بر این، بعضی از ساختمانها به صورت استادانهای نقاشی شده بودند.
مجموعهای از سازهها که به نام «گروه E» شناخته میشود، در اواخر دورهی میانی شکلگیری در ناکبه، و نیز در مبادی تاریخ معماری در ساختگاههای دیگری در پتن، همچون اوآکساکتون (Uaxactun) و تیکال، ساخته شدهاند.هرمهای شعاعی که پیشتر اشاره شد، در این دوره هم ظاهر شدند. این هرمها، از اشکال پرکاربرد و مانای معماری منطقه محسوب میشوند. آنها اهرام پلکانی با قاعدهی مربع هستند که تقریبا تقارنی چهارضلعی دارند و عموما دارای چهار ردیف پلکان هستند که هر کدام از آنها از یکی از وجوه سازه بالا میرود. این هرمها ممکن است سازههایی الحاقی در گوشههای خود یا معابد سنگی در بالای خود داشته باشند. چنین سازههایی در «مجموعه اهرام دوقلو» در تیکال و یاکسها (Yaxha) قابل مشاهده است.
در واپسین سالهای مرحلهی میانی و متعاقب آن، مرحلهی متاخر دورهی شکلگیری، استفاده از سنگهای مکعب و به دقت بریدهشده در معماری دشتهای پست مایا آغاز شد. ظاهرا پیشرفت در معدنکاوی و ساختمانسازی زمینه را برای بسط موتیفهای معماری با پرداخت بیشتر، همچون قالبزنی سازههای پیشانی و گوشههای گرد برای هرمها و پلاتفرمها مهیا ساخت؛ که این هر دو به مولفههایی مانا در مبانی معماری مایا در دورهی کلاسیک تبدیل شدند.
پسا کلاسیک:
در مراحل متاخر و پایانی دورهی کلاسیک (حدودا 800 تا 1100 میلادی) در یوکاتان، نمودی منحصر به فرد از معماری مایا در ساختگاه معروف چیچنایتزا ظهور کرد. این سبک، مولفههای سبکی پوئوک را با موتیفهای نواحی مرکزی مکزیک، از جمله ستونهای مار شکل، ستونهای جنگجویان، تزومپانتلی (Tzompantli) (طاقچههایی برای «جمجمهی قربانیان»)، زمینهای بازی شبیه به حرف I، و ردیفهایی طولانی از ستونها، ترکیب میکند. مولفههای مربوط به مکزیک مرکزی، زمانی به عنوان نشانهای آشکار از اشغال منطقه توسط تولتِکها (Toltec) در نظر گرفته میشد؛ اما محققان امروزه بر منابع انتخابی چنین تاثیراتی تاکید میکنند.
آخرین نمود شکوفایی معماری مایا، در دورهی پسا-کلاسیک و در منطقهی مایاپان در مرکز یوکاتان، و نیز در ساختگاهها کوچکتر متعددی در طول ساحل این شبهجزیره در کنارهی دریای کاراییب ظهور یافت. این شکل معماری از مهندسی خوبی برخوردار نبود؛ سنگها بعضا دقیق برش نخورده، و پرداختها و اتصالات سنگها در بهترین حالت سرسری به انجام رسیده بودند. از منظر زیباشناختی، این سبک مولفههای پیشین معماری مایا، از جمله اهرام شعاعی، طاقیهای دارای سازهی پشتیبان، و الواح سنگی را تکرار میکرد، اما در عین حال، حاوی مولفههای «مکزیکی» همچون معابد مار، معابد مدور و ردیفهای ستون نیز بود. سبک مشابهی نیز در اراظی مرتفع گوآتمالا دیده میشود؛ جایی که معابد دوقلوی سبک آزتک به تناوب دیده میشود و در عین حال، تعداد زمینهای بازی نیز رو به تزاید است.